سر یک مشکلی، برگشت گفت:
"الان توی سِنّی هستی که مثل ... که پَرش کنده شده، ویز ویز میکنی."!
خودم هم حس میکنم الان توی پیلهام
گاهی برای بعضی چیزها بالبال میزنم
خیلی وقتها هم به چشم نمیآیم
تازگیها مثل پشهها شیفت شب کار میکنم!
مثل ملکه هم فقط بخور و بخواب!
فقط لونه و یک جفت پا کم دارم فکر کنم!!!
چه نوشته غمگینی ایشالا دلت شاد باشه
واقعا!؟ خودم نفهمیدم غمگین بود! :)
بسی مرسی! همچنین شما.