شورتر از آجیلهای امشب
و کِشدارتر
برای آنهایی که
یلدایشان بیبهانه است!
طعمِ تازهی اولین عشق
دردناک و گرم و شیرین
روی لبهای غنچهی کودک...
شب، بهانه است...
وگرنه یلداترین روزِ سال
هم طولانیتر است
هم گرمتر!
به چکمهها میخندد
زمستانِ اینجا
با آسمانِ سرخ و بدونِ برف!
از خود نرَسته
به دیگری دل بسته؟!
چه مادرانه است
آغوش این بانو؛
لبریز از آرامش
سرشار از انرژی...
...السلام علیکِ یا فاطمةَ المعصومة (صلواتُ الله و سلامُه علیکِ)...
بعضیها را خدا میفرستد
وقتی سختیها و بغضها
ما را تنگ در آغوش گرفتهاند...