مخدر!

نگفته بودی مهر و محبت اعتیادآور است!

                     به «دوستت دارم»هایت معتاد شده‌ام...

        تو که نمی‌خواهی ترکم بدهی...؟

لب‌هایش!

لبخند

از لبان تو اعتبار می‌گیرد

و از زیبایی تو دوست‌داشتنی می‌شود

خنده‌ات همیشگی، عزیز روح و جانم!

فریاد سکوت!

سکوت نکن

به خیالِ نگفتنِ حرف‌هایت...

سکوت، رساترین فریاد دنیاست!

کودکِ دل...

ببخش که واژگان، این اندازه ناتوان‌اند...

ببخش اگر احساسم به‌زبان‌آوردنی نیست...

می‌دانی...

دل که بزرگ نمی‌شود!

ذره‌ای محبت کافی‌ست

تا همچون کودکان بهانه بگیرد؛

بهانه‌ی دلی را که به او تعلق ندارد!

آن وقت با این احساس سرکش چه می‌توان کرد...؟