-
یک آیه و دو تفسیر!
یکشنبه 17 آذر 1392 18:30
یک غروب سرد و رنگپریدهی پاییزی؛ معجونی کُشنده برای تبدیل یک شهر زیبا به گورستان! *** شهرتکانی از هرچه رنگ، برای رسیدن یک شب آرام پاییزی و سوز سرمایی تا بهانهای شود برای قاپیدن گرمای دستهایت!
-
والاحسرت!
یکشنبه 17 آذر 1392 18:00
دریا نشده در حسرت اقیانوسام...!
-
بازیِ نیستی
یکشنبه 10 آذر 1392 21:15
آدمی که دهان پلاسش را دوخته وبلاگش را هم مدتیست کر و لال کرده گوشیاش را لب طاقچهی بیاعتنایی گذاشته و رایحهی زندگیاش به مشام کسی نمیرسد حتما سری به دلش بزنید شاید دستش را به جایی بند کرده تا پای روحش را از جایی ببُرَد شاید دارد عمیقاً حال را نفس میکشد تا هوای گذشته را از ریههایش بیرون کند شاید دل و رودهی...
-
مَردگی
جمعه 24 آبان 1392 19:00
دنیا به من آموخت: برای زندگی باید مَرد بود، نه زن چون نهتنها انتهای این راه که هر سکوی پروازش، ممات و مُردگی است... برای هر پَریدن، باید بمیری!
-
گریه برای...؟
پنجشنبه 23 آبان 1392 20:00
اشک برای معرفت معرفت برای اشک برای عمل و قیام... پ.ن: با گریه بر سیدالشهدا -علیه السلام- کسب معرفت کنیم و یار فرزندش باشیم؛ وگرنه عمر سعد هم بر حضرت گریه کرد!
-
تاریخ بیریخت!
شنبه 18 آبان 1392 17:31
صدر تقویم، عید غدیر ذیل تقویم، عاشورا از بیعت با علی (ع) تا بیعت با دشمن پسر علی (ع)... تاریخ این جماعت، چه بیقواره است صدر و ذیل زندگیشان چه بیشباهت و سینههاشان چه تنگ...
-
خلوص
چهارشنبه 15 آبان 1392 19:29
چشم جماعتی به مداح چشم مداح به جماعتی خادمی دمِ در بغضکرده و چایریزان... پ.ن: آسیبهای عزاداری جای خودش البته، ولی مجلس سیدالشهدا رفتن دارد حقیقتا. با هیچ چیزی نمیشود عوضش کرد!
-
کاروانِ محرّم
سهشنبه 14 آبان 1392 08:23
سیاه و سرخ روی پارچهها و پرچمها داغ و اشک توی قلبها و چشمها...
-
مایل به پاییز!
یکشنبه 5 آبان 1392 18:55
آه... از چشمهای تابستانیات وقتی به پاییز میل میکنند!
-
روزهایی برای نبودن
سهشنبه 23 مهر 1392 19:00
همیشه نیاز ما «وجود»ِ چیزها نیست گاهی به «عدم» محتاجیم مثل این روزهای من که به «نبودن» نیازمندم...
-
عرفه
سهشنبه 23 مهر 1392 18:30
پروردگارا! جای تو در زندگی من زیادی خالی بود یا جای من در بارگاه تو؟ بهانهی امروز چه بود؟
-
دلـــــنگـ ـین
پنجشنبه 18 مهر 1392 21:07
تو را با سنگها رازی است گناهی نیست دلِ سنگ ــ ـین اگر با سنگ همراز است... محمد زهری
-
مجهولالحال
شنبه 13 مهر 1392 22:00
این روزها... هم میخواهم، هم نمیخواهم هم میتوانم، هم نمیتوانم هم میدانم، هم نمیدانم *** نمیخواهم حرف بزنم نمیتوانم لبخند بزنم نمیدانم چه کنم *** میخواهم ساکت باشم میتوانم فریاد نکشم میدانم... حال من...
-
جمع نقیضین
شنبه 13 مهر 1392 21:21
خواهش از دل تردید از عقل! آن زمان که هر دو پیامبرانه دعوتم میکنند نمیدانم به کدامشان ایمان بیاورم و آن هنگام که رودرروی هم میجنگند نمیدانم لباس رزم کدام سپاه را بر تن کنم بر مَشربِ کدام باشم و به آیین کدام، مؤمن؟ قبلهی واحدی نیست؟ صراط مستقیم، چه؟
-
نادیدگان
جمعه 5 مهر 1392 15:00
دیدهای که شما را ندیده نامش «دیده» نیست «ندیده» است... کِی دیدارتان سُرمهی دیدگانِمان میگردد * ...یا حجـّةبن الحسن العسکری... * برگرفته از این بخش دعای عهد: «اللهم ارنی الطلعة الرشیدة و الغرّة الحمیدة و اکحل ناظری بنظرة منی الیه...»
-
دبستانم آرزوست!
دوشنبه 1 مهر 1392 17:00
انتخاب واحد کن کتاب بخر لوازم التحریر حتی! اما یک بار از کنار تلویزیون این روزها عبور کن: "باز آمد... بوی ماه مدرسه... بوی بازیهای راهِ مدرسه..." تو میمانی و این غم: دانشگاه که مدرسه نمیشود... پ.ن: باز آمد مهر و باز شد مدرسه اما... ما دیگر بچهمدرسهای نیستیم.
-
اختیار
چهارشنبه 27 شهریور 1392 22:50
در تقدیرت نوشته: "- فرشته - انسان - حیوان" تو انتخاب میکنی کدامشان باشی.
-
آرامکِنار!
شنبه 23 شهریور 1392 22:00
آبِ زلالِ در آغوشِ کوه با اینکه نفسزنان تا پایین سُر میخورَد اما همیشه با خنده و رضایت و آرامش همراه است! *** کنارت سراسر آرامشم حتی اگر پابهپای تو -با آن گامهای مردانهات- نفسزنان بدوم!
-
هرسهوانه!
شنبه 16 شهریور 1392 23:57
قشنگترین پیامک دریافتی: هم دختری هم معصومهای هم سادات روزت مبارک!
-
لیلیِ هزار مجنون
شنبه 16 شهریور 1392 19:25
خـاتـون شهر آیـنههایی بزرگـوار زهـرای شهر یـثـرب مایی بزرگـوار چشم ملک ندیده دمی سایهی تو را نامـوس بارگاه خـدایی بزرگـوار ... شعر شاعر و وبلاگش
-
پایدر
چهارشنبه 13 شهریور 1392 19:42
یک پای هــمــه چیز میلنگد وقتی لنگ میزند یک پای... پ.ن: توضیح عنوان پست
-
بهشتهای زمینی
جمعه 8 شهریور 1392 23:30
به غصه و دلتنگی مزمن که دچار میشوی باید در جایی فراتر از اینجاها دنبال درمان بگردی جایی میان بهشت قم... توس... مدینه... نجف... کربلا... کربلا... کربلا...
-
ساز شکسته
چهارشنبه 6 شهریور 1392 22:11
دلی شکست شاید بعدها به گوش برسد صدای شکستنش... هر چند که از آیـنـه بیرنگتر است از خاطر غـنچـهها دلم تنگتر است بشکن دل بینوای ما را ای عشق این ساز، شکستهاش خوشآهنگتر است مرحوم سیدحسن حسینی
-
و... زندگی!
سهشنبه 5 شهریور 1392 10:35
خب آدم که همیشه نمیخندد همیشه که از زمان و مکان، برای شیطنتهای کودکانه حُسن سوءاستفاده را نمیبرد به قرار هرروزهاش برای لبخند به لب داشتن در پایان ساعت کاری پابند نمیماند به نداهای درونش برای خوب و پرانرژی بودن و انرژی دادن و فرشته بودن پاسخ نمیدهد یک وقتهایی هم دلش میخواهد بچهنقنقوی خسته و بیحوصله و بیقیدی...
-
وصل شیرین
سهشنبه 5 شهریور 1392 09:20
اگر میبینی مرا که باز سخت شدهام و سرد بدان که تابستان وجودم را جا گذاشتهام میان هزار لای تابِستانت من یک فصل کم دارم و شقایقی میان سینه دارم که داغش از گرمای کویر نیست از سوز خزانیست که به جانِ روزهایم افتاده تو که برگردی -حتی بارانی- بهشت سر خواهد زد از روزنههای زمان و مکان برگرد... برگرد تا چهارفصل سرزمینم را...
-
چرخهی غم
یکشنبه 3 شهریور 1392 23:00
اندوهی ناشناخته با علتی کشفنشده که گهگاهی دلبهدل میچرخد...
-
اینک من...
پنجشنبه 31 مرداد 1392 15:00
وقتی خدا «أحسن الخالقین» است تمام مخلوقاتش هم «شاهکار» است! تبارک الله بهخاطر این شاهکار خلقت که سالها پیش در چنین روزی بهدنیا آمد پ.ن: خدایا! شکر... وجودت را و وجودم را.
-
«خود» شکن!
یکشنبه 27 مرداد 1392 12:12
دلا خود را در آیینه، چو کژ بینی هر آیینه تو کژ باشی نه آیینه، تو خود را راست کن اول یکی میرفت در چاهی، چو در چَه دید او ماهی مَه از گردون ندا کردَش، من این سویم تو لاتعجل خوشی در نفی توست ای جان، تو در اثبات میجویی از آنجا جـو که میآید، نگردد مشـکـل اینجـا حـل مولانا
-
هــیــس!
شنبه 26 مرداد 1392 03:35
دخترها خیلی از دردها را فریاد نمیزنند حتی درد و زجر سکوت را... +خداقوت خانم پوران درخشنده! عالی بود!
-
نیایش: جامِ جان
چهارشنبه 23 مرداد 1392 20:20
خدایا! ظرفِ وجودم را از غیر، خالی و از معرفت و محبتِ خودت پُر کن و بر ظرفیتم بیفزا که آنچه تو بدهی، دیگری نمیستاند و آنچه تو زیاد کنی، دیگری نمیکاهد...