قلب‌های دست‌نخورده

هر سرد و سختی

          سنگ نیست

گاهی یک تکه یخ است

که قبل از ابزار سنگ‌تراش

گرمای دستِ او آن را از پای درمی‌آوَرَد...

شبی با ثقلین

رسول خدا -صلی الله علیه و آله و سلم-:

من در میان شما دو چیز گرانبها [ثقلین] می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم (اهل بیتم). مادامی که به این دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد.

کاش تمام روز و شب‌هایمان «قدر» باشد

و ما متوسل و متمسک به ثقلین باشیم

زیر سایه‌ی کتاب خدا و دست به دامان اهل بیت...

تجارت الکترونیک!

همه این‌جا تاجـریم

کالایمان فقط کمی متفاوت است:

واژه، شـکـل، کاراکـتـر و کـلـیـک

در قالب پُست، کامنت، چت، لایک، پلاس و...

تشنه و آب شور

آزادگی که نباشد

آزادی بریز در حلقوم بشر

سیراب نمی‌شود که هیچ

بر عطش جانسوز و حرص و وَلَعش می‌افزاید!

چند تکه نور

نو-بُحران!

روزگاری به آواز بلند می‌خواندیم:

"آی نسیم سحری صبر کن... ما را با خود ببر از کوچه‌ها"

حالا، نه می‌شود در خانه به آواز بلند خواند

نه می‌شود در کوچه به انتظار نشست

مخصوصاً ساعت 9 شب!

پ.ن: پس تکلیف من و نسیم سحری و آن همه آوازِ سَرنداده چه می‌شود!؟

یک مصر و هزاران فرعون!

خدا و پیغمبر و دین و قبله

        برای خیلی از ما آدم‌ها

                    «مـــــن»ِ خود ماست

چنان که برای فرعون بود...

امتحانِ تمام‌سال

تمام آن سال‌های درس و مدرسه

یا حتی همان روزها در مکتب تو

کاش کمی هم مشقِ «فراموشی» می‌کردم

تا در ایامِ آزمونِ عملیِ «نبودنت»

شب و روزم را آشفتگی به هم ندوزد...