یلدا

شب، بهانه است...

وگرنه یلداترین روزِ سال

هم طولانی‌تر است

هم گرم‌تر!

کویر

به چکمه‌ها می‌خندد

زمستانِ این‌جا

با آسمانِ سرخ و بدونِ برف!

در بند

از خود نرَسته

به دیگری دل بسته؟!

زینبِ ثانی

چه مادرانه است

          آغوش این بانو؛

                     لبریز از آرامش

                              سرشار از انرژی...

...السلام علیکِ یا فاطمةَ المعصومة (صلواتُ الله و سلامُه علیکِ)...

فرشته

بعضی‌ها را خدا می‌فرستد

وقتی سختی‌ها و بغض‌ها

ما را تنگ در آغوش گرفته‌اند...

فریادرس

میانِ های‌هایِ گریه

یکهو آرامش نازل می‌کند

بر قلبِ سوزانِ بی‌قرار...

هو الذی انزل السکینة فی قلوب المؤمنین

سوره‌ی فتح، آیه‌ی 4

سکوت!

یک وقت‌هایی می‌آیم هم‌دردی کنم

درد طرف را زیادتر می‌کنم!

چه کنم... دست خودم نیست

انگار دردهای درونم

راه به بیرون باز می‌کنند!