آدم باید برای دیگران مثل خورشید باشد
مایهی خیر و برکت و شادی
اما اگر قرار است سیاه و کدر باشد
همان بهتر که پشت دیوار شب پنهان شود...
شبِ شــامِ غریبــان است امشب
علی در گوشهای تنهاست امشب
حسن، زینب، حسـین و امّ کلثوم
هـمـه عـالَـم عـزادار است امشب
و إذا النّجوم عین حسنین انکدرت
و إذا البـحـار قلب بوتـرابِ سـجـّرت
تبکی زینب... بأی ذنب قتـلت...؟
بر غربتِ زهـرا و عـلی میگریم
از نـالـهی عمه زینبــم میگریم
شب در غمِ او إذا وقع میخوانَد
بر واقعهی آل عـلی میگریم...
روزی پنج بار سَر میزند
حالت را از فهرستش میپرسد
دستِ خالی میرود...
روزی هم میآید
نامت را توی فهرستش میبیند
دستت را میگیرد و...
صبح شنبه:
همه چیز عادی
کوچه ساکت و آرام
عصر شنبه:
چلچراغی سر کوچه
اعلامیههایی بر دیوارهای همسایه
نالههایی که در گلو خشکیده...