دیــروز امــروز
توی چشمهایت توی چشمهایت
کلی حرف بود، کلی سکوت بود،
بهشت بود، ویرانه بود،
«تو» بود؛ «هیچکس» بود؛
خودِ خودِ من... خودِ خودِ من...